مهتا جونمهتا جون، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

(◕‿◕) مهتای من بی همتاست (◕‿◕)

دخترم به یاد داشته باش آنقدر دوستت دارم که به خاطرت با تمام سختی های دنیا خواهم جنگید به من تکیه کن که تکیه گاهت عاشقانه دوستت دارد

خرید مبل

عزیزم چند وقت پیش رفتیم بابا یک کتابخانه بخره همون اول پاساژ چند تا مبل کودک گذاشته بودن تو هم با یه نگاه یکیشون را برای خودت پسندیدی و رفتی روی مبل نشستی حالا مگه پا میشدی همه جا را روی سرت گذاشته بودی نمیخوام پاشم (میمیخوام خاشم) هیج جوری راضی نمیشدی حتی پا نمیشدی که بریم کتابخانه را ببینیم آخرش هم دختر بابا زورش سر شد و بابا گفت الان برات میخرم جالب اینجاست که مدل ذیگه اش را هم نمیخواستی فقط همینو شیطون بلا قربونت برم ببین چه ژستی گرفتی به قول خودت روی صندلی نمیزاری هیچ کسی روش بشینه فقط خودت ...
22 دی 1393

یلدا 1393

نازگلم ببخشید بازم با تاخیر اومدم عوضش کلی عکس خوشکل از شب یلدات برات گذاشتم قرار بود اول یلدا خونه باباجون و مامان جون باشیم بعد کلی تدارک و دعوت بابا حاجی و مامان حاجی گفتن باید خونه ما بیاید ما هم به رسم بزرگتری بساط یلدا را جمع کردیم رفتیم خونه اونا جای همه خالی خیلی خوش گذشت عزیزم تو هم به اتفاق فاطمه (دختر خاله مامان) و محمد حسین (پسر دایی) دست از سر ظرف پفک بر نمی داشتید به زور ازتون گرفتیم ژله انار و کارامل دستکار مامان ...
22 دی 1393
1